زیباییِ پُر و پیمان!
یک روز که حسابی احساس جسارت میکردم، یک تاب چسبان خریدم!
در تمام طول زندگیام دختر چاقی بودم و پوشیدن لباسهای لُختی و تنگ مناسب حال من نبود. تا اینکه در یک روز داغ داغ، با توجه به اینکه لباسهای تابستانی سبـُک زیادی نداشتم، بهطرف یک فروشگاه لباس زنانه مخصوص افراد چاق راه افتادم. فروشگاه مدِ روزی نبود، اما بهآسانی میتوانستم تیشرتهای مناسب هوای گرم مدّ نظرم را پیدا کنم. طبق معمول، تیشرتهای همیشگی من آنجا بودند، اما نمیدانم چرا برگشتم و در قسمت تابها و لباسهای آستینحلقهای شروع به پرسه زدن کردم. زن فروشنده وقتی دید چشمم دنبال آنهاست، گفت «چرا تلاش میکنی چیزی را که نمیتونی پنهانش کنی، بپوشونی؟» با چنین استنباطِ منطقی دیگر نمیشد مخالفت کرد!
وقتی در اتاق پرو به آینه نگاه کردم، چیزی را که دیدم، تودهای تایر مانند دور کمرم بود و گوشت و پیههای اضافی رو بازوهایم. برای مدتی به خودم زل زدم، ولی بعدش پیش خودم گفتم، «دیگه ممکنه هرگز جرئت پرو یک همچی چیزی رو نداشته باشم.» بنابراین، نخواستم این آخرین شانسم را از دست بدهم و خریدمش! بعلاوه، خودم را متقاعد کردم که هیچکس زیر نور لامپ فلورسنت خوب دیده نمیشود.
چندهفتهای این تاب توی کمد لباس من جا خوش کرد. چند بار توی خانه امتحانش کردم؛ اما هیچوقت از آپارتمانم بیرون نیامد. بعدش که یک روز داشتم سفر میٰرفتم، آن را هم توی ساکم گذاشتم. امیدوار بودم شهامت پوشیدن آن را در شهر غریب داشته باشم؛ شهری که در آن زندگی نمیکردم و کسی را نمیدیدم که ممکن بود دوباره ببینمش.
بالاخره، روز موعود از راه رسید و موقع بیرون رفتن آن تاب را پوشیدم!
نتیجه حیرتانگیز بود: کسی عجیب نگاهم نکرد؛ کسی به من زل نزد؛ و دنیا از حرکت نایستاد! حتی نیشخند کسی را ندیدم و یا هروهر کسی را نشنیدم. احساس خوبی داشتم. بیباکیِ خودم را تحسین میکردم. حتی برایم مهم نبود که فقط ساعد دستم برنزه شده و بازوهایم سفید ماندهاند. بازوهای من هیچوقت رنگ آفتاب به خود ندیده بودند. چنین احساسی از رهایی محشر بود. احساس برهنگی و کمی هم سکسی بودن میکردم.
آنچه را که آن تاب برایم به ارمغان آورده بود عالی بود و نیز آنچه را که من با تابم کرده بودم. اون باعث شده بود با تن و بدن خودم راحت باشم و زیبایی آن را درک کنم. من توانسته بودم یک تاب خالی و ملالآور را بهخوبی پر کنم!
تئس دِهوگ دختری چاق و سکسی از ونکوور کاناداست. او جوان و زیباست و درصدد است تا کاری کند که همهی افراد چاق در دنیا تن و هیکلِ خود را دوست داشته باشند.